کد مطلب:50444
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
چگونه حديث قدسي ( يا بن آدم انا اقول للشي كن فيكون اطعني في ما امرتك اجعلك تقول للشي كن فيكون ) با آيه ( ليس كمثله شي ء) جمع مي شود؟
الف) در «بحارالأنوار» مجلسي(ره) حديث قدسي بدون كلمه مثلي نقل شده و به اين صورت آمده است: {Hيابن آدم انا اقول للشي ء كن فيكون اطعني في ما امرتك اجعلك تقول للشي ء كن فيكون H}{V(بحار 86/376) V} برخي «با كلمه مثلي» هم نقل كرده اند. صرف نظر از ضعف سند اين روايت، بنا به نقلي كه با كلمه مثلي نقل شده روايت قابل توجيه است. برخي آن را مَثَلي (با حركت فتحه) خوانده اند كه در اين صورت اشكالي پيش نمي آيد؛ چون در قرآن مَثَلْ براي خداوند آمده است: {H{/Bلِلَّهِ اَلْمَثَلُ اَلْأَعْلي {w8-10w}{I16:60I}/}، {/Bمَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ{w6-8w}{I24:35I}/}H} {V(مفاتيح الجنان اعمال ماه رجب) V} در صورتي هم كه مِثْل (با حركت كسره و سكون) خوانده شود معنا صحيح است؛ زيرا مقصود از اين تماثل، تماثل در ذات نيست؛ چرا كه هيچ چيز مثل او نمي تواند باشد. ولي در برخي صفات نمي توان تشابهي با او پيدا كرد (مثل علم، عفو، عزت و ...) در اين صورت مقصود تشابه در برخي صفات است. ب) قسمتي كه نقل نموده ايد از دعاي رجبيه است اين دعا در مصباح كفعمي(ره) و مصباح شيخ طوسي(ره) آمده است. دعاي رجبيه داراي مضامين بسيار زيبا است. اين قسمت از دعا كه مي فرمايد: «{Hو آياتك و مقاماتك التي لا تعطيل لها في كل مكان يعرفك بها من عرفك لا فرق بينك و بينها الاانهم عبادك و خلقك H} {V(مفاتيح الجنان اعمال ماه رجب)V} به اين معنا است كه بين خداوند و آيات او (پيامبر وائمه طاهرين از مصاديق بارز واليان امرند) فرقي نيست، از اين جهت كه هرگونه معامله و رفتار با آنان معامله با خداوند است. بيعت با ايشان بيعت با خدا «{H{/Bإِنَّ اَلَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اَللَّهَ {w1-6w}{I48:10I}/}H}» {V(فتح آيه 10)V} اطاعت ايشان، اطاعت خدا «{H{/Bمَنْ يُطِعِ اَلرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اَللَّهَ {w1-6w}{I4:80I}/}H}{V(نساء آيه 80)V}. و شناخت ايشان شناخت خدا «{Hمن عرفهم فقد عرف اللّه H} {V(زيارت جامعه صغيره)V} و كارهاي ايشان كار خدا {A{/Bوَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اَللَّهَ رَمي {w7-15w}{I8:17I}/}A} {V(انفال آيه 17) V} خلاصه سخن اين كه انبيا و اوليا چون عبد خدا و فرمان بردار حقيقي او هستند، خداوند آنان را مظهر اسما و صفات خودش قرار داده است. آنان چشم بينا، گوش شنوا و دست تواناي خدا هستند و هر گونه معامله با ايشان معامله با خدا است. عبوديت خداوند هم مقام والايي است و خداوند در قرآن كريم از پيامبران به صفت عبوديت ياد مي كند: «{A{/Bوَ اُذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ{w5-8w}{I38:17I}/}A} {V(ص آيه 17)V}؛ {A{/Bوَ اُذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ {w1-6w}{I38:45I}/}A} {V(ص آيه 45)V}؛ {A{/Bسُبْحانَ اَلَّذِي أَسْري بِعَبْدِهِ لَيْلاً{w1-5w}{I17:1I}/}A} {V(اسراء آيه 1)V}؛ «{A{/Bاَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي أَنْزَلَ عَلي عَبْدِهِ اَلْكِتابَ {w1-7w}{I18:1I}/}A} {V(كهف آيه 1)V} و .... پس سرّ مقامات انبيا و مظهر اسما و صفات الهي بودن آنان، در مقام عبوديت آنها نهفته است. با توجه به آنچه گفته شد تعارضي بين آيه قرآن و جمله زيارت نيست. البته اگر كسي معناي ديگري را اراده كند و راه خطا برود موضوع فرق مي كند.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.